پدر و مادر عزيز براي تربيت سازنده فرزندانتان مهارتهايي وجود دارد که با استفاده از آنها در روند مراقبت از فرزندانتان ميتوانيد نقش اساسي در رشد آنها داشته باشيد.
1) به رفتارهاي کودکتان با دقت توجه کنيد.
بسياري از والدين توجه کمي به آنچه که در خانه اتفاق ميافتد دارند و به همين دليل ممکن است مشکلات را بيشتر و مهمتر و بالعکس کمتر و کم اهميتتر از آنچه که هست ارزيابي کنند. براي مثال: کودکان گاهگاهي نق ميزنند بهويژه، در زمان خستگي، بيماري و يا تغييرات محيط، اگر والدين خود خسته و ناراحت باشند ممکن است اين مشکل را خيلي بزرگ جلوه دهند. گاهي بالعکس، کودکي که مرتباً با همسالانش دعوا ميکند والدين بيتوجهي کرده و آن را طبيعي ميدانند و هيچ اقدامي نميکنند.
با توجه نمودن به رفتارها و يادداشت کردن آنها و اينکه چند بار در روز اتفاق ميافتد بهتر ميتوانيد بفهميد که آيا کودکتان مشکل دارد و آيا نحوه برخورد شما براي حل مشکل مفيد است يا نه؟
2) چگونه ميشود رابطه بهتري با فرزندتان داشته باشيد؟
اوقات خوبي را با فرزندتان بگذرانيد.
معمولاً والدين زمان بسيار کمي را با فرزندشان ميگذرانند و بيشتر مواقعي که به ظاهر با بچهها هستند، اغلب به فعاليت ديگري مشغول هستند. بهتر است در طول روز و بهطور مکرر زمانهايي را با کودکتان بگذرانيد. زمانهاي کوتاه (براي مثال 1 تا 10 دقيقه) مفيدتر است. مثلاً وقتي که کودک به شما مراجعه ميکند تا چيزي بپرسد و يا چيزي ميخواهد، بهترين زمان براي توجه به کودک است.
با کودکتان صحبت کنيد.
در مورد چيزهايي که فرزند شما به آن علاقه دارد صحبت کنيد. صحبت با کودک به او کمک ميکند که سخن گفتن را ياد بگيرد، مهارتهاي اجتماعي و گفتگو کردن را بياموزد و اعتماد به نفسش افزايش مييابد.
احساسات خود را به کودکتان نشان بدهيد.
فرزندتان را بغل کنيد، لمس کنيد، در آغوش بگيريد، ببوسيد، ماساژ دهيد، قلقلک بدهيد. اين کارها به کودکان کمک ميکند که از مورد توجه بودن و مورد محبت واقع شدن احساس آرامش کنند و رابطه عاطفي آنها محکمتر شود.
3) اگر مايليد فرزند شما رفتار مطلوبي انجام دهد، مهارتهاي تشويق کردن را بياموزيد.
رفتار مطلوبي را که ميخواهيد کودکتان انجام دهد دقيقاً مشخص کنيد (براي مثال «داشتن نظم» براي کودک مبهم است، به جاي آن ميتوانيد از کودک خود بخواهيد مثلاً اسباببازيها را در محل خودش قرار دهد).
در هر نوبت يک رفتار را انتخاب کنيد و وقتي فرزند شما آن رفتار را بهصورت خودکار انجام ميداد روي رفتار ديگري تمرکز کنيد.
از روشهاي گوناگون تشويق کردن استفاده کنيد. تشويقهاي شما ميتواند کلامي باشد (براي مثال: آفرين دخترم من واقعاً از اين که بعد از اتمام بازي اسباببازيهايت را مرتب کردي، خوشحالم) يا تشويقهاي غير کلامي مثل لبخند زدن، چشمک زدن، بغل کردن، و … که کودکان از آن لذت ميبرند. اگر از تشويق مادي (خريد يک وسيله) استفاده ميکنيد دقت کنيد آن وسيله گران نباشد ولي مورد علاقه فرزندتان باشد. حتماً بعد از اينکه کودکتان رفتار مطلوب را انجام داد آن را تهيه کنيد و به وعده خود عمل کنيد. تشویق باید به موقع باشد، یعنی بلافاصله بعد از انجام رفتار مطلوب توسط کودک. تاخیر تاثیر تشویق را از بین میبرد.
اگر در تشويق کردن فرزندتان براي انجام يک رفتار مطلوب ناموفق هستيد با متخصص مشورت کنيد.
برخي از والدين تصور ميکنند کودکان با گذشت زمان و وقتي بزرگتر ميشوند ياد ميگيرند چگونه در هر موقعيتي رفتار کنند. در حاليکه براي يادگيري هر مهارت جديد لازم است والدين آموزش دهند، با فرزندشان تمرين کنند، کودک خود را تشويق نمايند و خود الگوي خوبي در اين زمينه باشند.
کودکان خواستههاي زيادي دارند که انجام همه آنها مقدور نيست و يا برخي از اين خواستهها پسنديده نيستند. بنابراين همه کودکان لازم است که حدود و قوانين را ياد بگيرند و ناکامي و ناراحتي خود را هنگامي که به خواستههايشان نميرسند کنترل کنند. مديريت اين رفتارها براي والدين ممکن است پردردسر باشد، اما روشهاي مثبت و موثري وجود دارد که به کودکان کمک ميکند کنترل بر خويش (خويشتنداري) را ياد بگيرند.
روشهاي مختلفي براي اداره مشکلات رفتاري کودکان وجود دارد. والدين با تمرين اين شيوهها فرصت خواهند يافت که در هر شرايطي روش مناسب را برگزينند.
6) چگونگي مديريت رفتارهاي نامطلوب کودکان در خارج از خانه
کودکان ممکن است در خانه مشکلي نداشته باشند ولي در موقعيتهاي ديگري مثل مهماني، فروشگاه، مطب پزشک و يا مسافرت مشکلاتي را بهوجود آورند.
از قبل آماده باشيد و چنين موقعيتهايي را در خانه و خارج از خانه تمرين کنيد.
انتظاراتي را که از کودک خود داريد از قبل مشخص کنيد و براي او توضيح دهيد (براي مثال امروز که ميرويم فروشگاه ميخواهم که دست منو بگيري و از من دور نشوي)
فعاليتهاي سرگرمکنندهاي براي کودک در آن موقعيت خاص فراهم کنيد (مثلاً بردن اسباببازي مورد علاقه کودک).
والدين عزيز هر روز حوادث و مسائلي در زندگي شما پيش ميآيد که ممکن است تعادل شما را دچار اشکال کند. نميتوانيم از وقوع بعضي حوادث جلوگيري کنيم ولي ميتوانيم خود را براي مقابله با چنين حوادثي آماده کنيم. ميتوانيم فکر، احساس و رفتارمان را طوري تنظيم کنيم که آسيب کمتري ببينيم. ابتدا موقعيتهاي دشوار را مرور کنيد و مهارتهايي که براي برخورد با آنها لازم است تمرين کنيد. تواناييها و ضعفهاي خود را بشناسيد. اگر مشکلاتي در زندگي شما هست همين امروز براي حل آن اقدام کنيد.
هنگامي که يک اتفاق ناگوار براي شما ميافتد، افکار منفي از ذهنتان ميگذرد. اين افکار ممکن است در همان موقع باورکردني باشند اما اگر بعداً راجع به آن فکر کنيد به نظرتان غيرواقعي، مبالغهآميز و حتي خندهدار بيابند. اما در همان زمان اين افکار باعث ناراحتي و نگراني بيشتر شما ميشود و موجب ميشود که شما تصميمات درستي نگيريد و حتي مشکلتان بدتر شود. افکار منفي را شناسايي کنيد (مثل من هميشه خراب ميکنم). در گفتگو با خود عبارت مثبت در جهت سازگاري بيشتر استفاده کنيد. (مثل ميتوانم اين مشکل را حل کنم) و با افکار منفي مبازره کنيد (گاهي خراب ميکنم ولي بيشتر اوقات خوب عمل کردهام) ياد بگيريد که چگونه خودتان را در شرايط سخت آرام نگه داريد. براي موقعيتهايي که احتمال دارد مشکلي پيش بيايد برنامهريزي کنيد و آماده باشيد.
پدر يا مادر بودن وظيفه دشواري است و اگر پدر يا مادر هر کدام بخواهند به تنهايي اين مسئوليت را بپذيرند دچار خستگي و نااميدي خواهند شد. ياد بگيريد از ديگران کمک بخواهيد با همسرتان کارها را تقسيم کنيد در مورد مشکلات پيش آمده حرف بزنيد. اگر تا حالا چنين کاري نکردهايد ممکن است در ابتدا همسر و ساير اطرافيان به راحتي تقاضاي شما را نپذيرند چون آنان عادت کردهاند که شما به تنهايي همه کارها را انجام دهيد.
دکتر محمد والی پور متخصص روانپزشکی
بسیار مفید و جالب بود .اگرامکا دارد پاسخگوی سوالات باشید
ممنون
کابردی بود