0

انواع الگوهای تربیتی کودکان

انواع الگوهای تربیتی کودکان

الگوهای تربیتی کودکان

در این مقاله از سایت پرشین لیدی به بررسی انواع الگوهای تربیتی کودکان میپردازیم. در خانواده های مختلف والدین شیوه های رفتاری متفاوتی با فرزندان خود دارند. شیوه هایی که در اغلب خانواده های ایرانی به عنوان تربیت کودک و روش فرزندپروری وجود دارد به چند گروه تقسیم می شود که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.

در واقع به مجموعه ایی از روش ها و شیوه هایی که والدین برای تربیت کودکشان استفاده می کنند الگوهای تربیتی می گویند که در ادامه به برخی از انواع الگوهای تربیتی معروف می‌پردازم:

  1. الگوی تربیتی اجتماعی: در این الگوی رفتاری بر توانایی کودکان برای ایجاد روابط موثر اجتماعی و درست با دیگران تمرکز می شود که شامل توجه کردن به مهارتهای اجتماعی و ارتباطی مانند همدلی، همکاری، احترام و تعامل صحیح با دایگران است.
  2. الگوی تربیتی سنتی: در این الگوی تربیتی، ارزش‌های سنتی و فرهنگی به کودکان آموزش داده می‌شود. این الگوی تربیتی معمولاً شامل توجه به احترام به سنت و تقالید، ارزش‌های دینی و مذهبی، ارزش‌های خانوادگی و اجتماعی و توجه به اخلاقیات و ارزش‌های شخصیتی است.
  3. الگوی تربیتی دموکراتیک: در این الگوی تربیتی، کودکان به عنوان شخصیت‌های مستقل و با ارزش تلقی می‌شوند و به آن‌ها اجازه تصمیم‌گیری در مواردی که با سطح سنی و توانایی آن‌ها سازگار است، داده می‌شود. این الگوی تربیتی شامل توجه به تقویت خودمختاری کودکان، تشویق به شنیدن نظرات آن‌ها و توجه به توانایی آن‌ها برای حل مسائل و تصمیم‌گیری است.
  4. الگوی تربیتی انضباطی: در این الگوی تربیتی، توجه بیشتری به رفتارهای منفی کودکان، مانند بی‌انضباطی، نافرمانی و خشونت، دارند و تلاش می‌شود تا با اعمال محدودیت‌ها و قوانین سخت، رفتارهای منفی کودکان کاهش یابد. این الگوی تربیتی بیشتر در مواردی که کودکان به دنبال رهایی هستند و نیاز به راهنمایی بیشتر دارند، استفاده می‌شود.

به طور کلی، هر الگوی تربیتی دارای مزایا و معایبی است و بسته به شرایط خاص خانواده و نیازهای کودکان، ممکن است یک الگوی تربیتی بهتر از دیگری باشد. همچنین، می‌توان از ترکیبی از این الگوهای تربیتی استفاده کرد تا بهترین نتیجه را برای تربیت کودکان به دست آورد.

  1. الگوی تربیتی مستبدانه :

الگوی تربیتی مستبدانه یا دیکتاتوری شیوه ایی از الگوهای تربیتی کودکان است که در آن والدین یا مربیان با قدرت و اجبار به کودکان خود دستور داده  و رفتارشان را تحت نظر میگیرند. در این الگو کودکان حق انتخاب و تصمیم گیری ندارند که در واقع جزء تنبیه های سخت و محدود کننده به  شمار می رود. در این الگوی تربیتی پدر و مادر از تنبیه های فیزیکی مثل شلاق و تنبیه های روانی مانند تهدید، تحقیر استفاده میکنند که باعث ایجاد ترس، نگرانی، ناامنی و عدم اعتماد به نفس در فرزندان میشود و در آینده منجر به ایجاد رفتارهای منفی و شکست های پی در پی در روابط اجتماعی میشود.

انواع الگوهای تربیتی کودکان

  1. الگوی تربیتی دموکراتیک:

این الگوی تربیتی که به عنوان بهترین الگوی تربیتی برای کودکان نامیده می شود با احترامی که والدین به کودکانشان می گذارند باعث می شود شخصیت مسقلی داشته باشند و دارای خودمختاری و توانایی تصمیم گیری در مسائل شخصیشان باشند. در این نوع الگوی تربیتی به کودکان اجازه داده می شود که اظهار نظر کرده و احساسات خود را بدون هیچگونه ترسی با قاطعیت بیان کنند و در تصمیم گیرهای مربوط به زندگی شخصی خودشان شرکت کنند که باعث ایجاد شادی، اعتماد به نفس، خود باوری و رشد فردی و اجتماعی آنها می شود.

  1. الگوی تربیتی آسان گیرانه:

این الگوی تربیتی که الگوی پرخاشگری نیز نامیده میشود به گونه ایی است که والدین با دادن استقلال بیش از حد به فرزندانشان باعث میشوند کودکی مسئولیت ناپذیر پرورش یافته و رفتارهایی نادرست داشته باشند. در این رفتارهای منفی که در کودکان ایجاد میشود باعث می شود که آنها به دنبال رضایت فوری بوده و به توصیه های دیگران هیچ گونه توجهی نداشته باشند و در نهایت باعث شکست در روابط اجتماعی و فردی آنها شده و افرادی ناسازگار در آینده ی خود  خواهند شد.

  1. الگوی تربیتی بدون دخالت:

یکی دیگر از الگوهای تربیتی کودکان الگوی تربیتی بی دخالت است در این نوع الگو والدین کمترین دخالت را در تربیت فرزندان خود دارند بدین نحو که به کودکانشان آزادی و استقلال بیشتری داده و از سرزنش، انتقاد و کنترل آنها خودداری می کنند تا خودشان به شکوفایی و تجربه دست یابند. این الگوی تربیتی هم جنبه ی مثبت دارد و هم جنبه ی منفی. جنبه ی مثبت آن این است که به کودکان اجازه داده میشود تا با تجربه ایی که خود به دست می آورند به خودشکوفایی برسند و در نهایت به استقلال دست یابند. جنبه ی منفی این الگو این است که کودکان به این دلیل که از جانب والدین خود حمایت و راهنمایی نمی شوند دچار ترس و اضطراب شدید شوند و احساس ناامیدی و افسردگی کنند.

الگوی تربیتی بدون دخالت یا “تربیت بی‌دخالت” به معنای عدم دخالت پدر و مادر در روند رشد و توسعه فرزندان خود است. در این الگوی تربیتی، والدین با اجازه دادن به فرزندان برای انجام کارهای خود، آنها را به خودآموزی و کشف دنیای خودشان تشویق می‌کنند. به عبارت دیگر، در این الگوی تربیتی، والدین سعی می‌کنند فرزندانشان را به طور حداکثری آزاد بگذارند و به آنها اجازه بدهند تا به صورت خودجوش به رشد و توسعه بپردازند. بنابراین، الگوی تربیتی بدون دخالت می‌تواند تاثیرات مثبت و منفی داشته باشد. برای این که تاثیرات منفی کاهش یابد، والدین باید همچنان به فرزندان خود توجه کنند و در صورت نیاز، راهنمایی و پشتیبانی لازم را به آنها ارائه دهند. از طرفی، این الگوی تربیتی می‌تواند نقطه شروع خوبی برای توسعه استقلال و خلاقیت در فرزندان باشد، اما به هیچ عنوان نباید به صورت کامل و بدون توجه به نیازهای و احتیاجات فرزندان اجرا شود.

الگوی تربیتی بدون دخالت در فرهنگ‌های مختلف جایگاه خاصی دارد و می‌تواند در برخی فرهنگ‌ها بیشتر مورد تایید قرار بگیرد، در حالی که در دیگر فرهنگ‌ها ممکن است کمتر مورد تایید قرار گیرد. به عنوان مثال، در فرهنگ‌های غربی، الگوی تربیتی بدون دخالت به عنوان یک الگوی تربیتی پرطرفدار شناخته می‌شود. در این فرهنگ‌ها، والدین به فرزندانشان اجازه می‌دهند که به صورت خودآموز به رشد و توسعه خودشان بپردازند و اغلب در تصمیم‌گیری‌هایی مانند انتخاب رشته تحصیلی و یا شغل، به آنها آزادی بیشتری می‌دهند. این الگوی تربیتی در فرهنگ‌های آمریکایی، کانادایی، انگلیسی، استرالیایی و بسیاری از کشورهای اروپایی مورد تایید قرار می‌گیرد.

از سوی دیگر، در برخی فرهنگ‌های شرقی مانند چین، ژاپن و کره، الگوی تربیتی بدون دخالت کمتر مورد تایید قرار می‌گیرد و بیشتر به الگوی تربیتی کنترل‌گرا متمایل هستند. در این فرهنگ‌ها، والدین به دور از ترک کودکان به خود، به آنها راهنمایی می‌کنند و تصمیم‌گیری‌های مهم را برایشان می‌گیرند. این الگوی تربیتی برمبنای ایده‌هایی مانند تعهد، انضباط و احترام به سنین بالاتر بنا شده است.

به طور کلی، الگوی تربیتی بدون دخالت در فرهنگ‌های غربی بیشتر مورد تایید قرار می‌گیرد، در حالی که در فرهنگ‌های شرقی کمتر مورد تایید قرار می‌گیرد. اما باید توجه داشت که هر فرهنگی الگوی تربیتی خود را دارد و این الگوها ممکن است در داخل هر فرهنگ نیز تغییر کنند. همچنین، در هر فرهنگی، والدین مممکن است از الگوهای مختلف تربیتی استفاده کنند و تصمیم‌گیری درستی را برای رشد و توسعه فرزندانشان بگیرند.

  1. الگوی تربیتی مقتدرانه:

الگوی تربیتی مقتدرانه یا “تربیت کنترل‌گرا” به معنای تمرکز والدین بر کنترل و رهبری رفتارهای فرزندان است. در این الگوی تربیتی، والدین تلاش می‌کنند تا با اعمال محدودیت‌ها و قوانین، رفتارهای فرزندان خود را کنترل کنند و به آنها بیاموزند که چگونه باید رفتارهای درست و نادرست را تشخیص دهند و به طور مستمر به سمت رفتارهای درست حرکت کنند.

در الگوی تربیتی مقتدرانه، والدین به دنبال تربیت فرزندان خود به عنوان فردی با رفتار صحیح و قابل قبول هستند و برای این منظور بر روی ایجاد نظم، انضباط و کنترل رفتار فرزندان تاکید می‌کنند. برای این کار، آنها به کمک قوانین، محدودیت‌ها و تحدیدهای مناسب، سعی می‌کنند فرزندان خود را به سمت رفتارهای قابل قبول و درست هدایت کنند.

اما البته باید توجه داشت که این الگوی تربیتی ممکن است نتایجی منفی برای کودکان به دنبال داشته باشد، به عنوان مثال:

  1. کودکان ممکن است احساس بی‌قراری، ناراحتی و نارضایتی کنند؛ زیرا برای آنها اجازه انتخاب و تصمیم‌گیری درباره زندگی خود وجود ندارد و آنها مجبور به انجام کارهایی هستند که ممکن است با علاقه و انگیزه آنها همخوانی نداشته باشد.
  2. این الگوی تربیتی ممکن است باعث بروز تنش و سردرگمی در روابط والدین و فرزندان شود؛ زیرا کودکان ممکن است احساس کنند که والدینشان به دلیل استفاده از قدرت و کنترل بر روی آنها، آنها را نادیده می‌گیرند و به خواسته‌هایشان توجه نمی‌کنند.
  3. این الگوی تربیتی ممکن است باعث کاهش خلاقیت و استقلال کودکان شود؛ زیرا آنها از انجام کارهایی که خودشان بر اساس علاقه و تمایلشان انتخاب کرده‌اند، محدود می‌شوند و برای رشد و توسعه خود، نیاز به انجام کارهای خلاقانه و خودآموز دارند.

در کل، الگوی تربیتی مقتدرانه می‌تواند در برخی موارد مفید واقع شود، اما در صورتی که به صورت درستی اعمال نشود، ممکن است منجر به نتایج منفی برای کودکان شود. بنابراین، والدین باید با توجه به شرایط فردی و خصوصیات فرزندانشان، الگوی تربیتی مناسبی را برای آنها انتخاب کنند.

نتیجه گیری:

این الگوهای معمول تربیتی که عنوان شدند در برابر همه ی کودکان با شرایط، خصوصیات و نیازهای خاص آنها به تنهایی مناسب نیست و برای اینکه بتوان کودک را به رشد شخصیتی و فردی رساند باید الگوی مناسب هر کودک را جداگانه برای او اعمال کرد. بهترین الگویی که میتوان برای تربیت فرزندان در نظر گرفت این است که والدین با ایجاد رابطه ایی دوستانه سعی کنند آنها را تشویق به رشد و توسعه ی شخصی خود کنند و با راهنمایی و تعامل دوستانه با آنها احساس آرامش و اطمینان به فرزندانشان ببخشند.

الگوی تربیتی دوست‌دارانه به صورت چابک و منعطف با شرایط مختلف کودکان سازگاری دارد و به عنوان یک الگوی تربیتی خلاق و انعطاف‌پذیر شناخته می‌شود. در این الگو، والدین به کودکان خود آزادی و احترام می‌دهند تا به صورت خودآموز به رشد و توسعه خودشان بپردازند و از آنها انتظار ندارند که بر اساس توقعات والدینشان رفتار کنند. این الگو به کودکان اجازه می‌دهد که از تجربیات و خطاهای خودشان برای یادگیری استفاده کنند و به صورت خودآگاه و مستقل به رشد و توسعه خودشان بپردازند.

همچنین، الگوی تربیتی دوست‌دارانه باعث تقویت روابط والدین و کودکان می‌شود و به کودکان احساس امنیت و اعتماد به نفس می‌دهد. والدین در این الگو سعی می‌کنند تا با ایجاد محیطی پر از عشق، احترام و اعتماد، کودکان خودشان را در پذیرش خود، افزایش اعتماد به نفس و ایجاد روابط مثبت با دیگران تقویت کنند.

در کل، الگوی تربیتی دوست‌دارانه به دلیل انعطاف‌پذیری، خلاقیت، احترام به کودکان و تقویت روابط خانوادگی، به عنوان یکی از بهترین الگوهای تربیتی شناخته شده است. اما همانطور که قبلاً گفتیم، هر کودک با خصوصیات و نیازهای خاص خود برای رسیدن به رشد و توسعه بهتر، الگوی تربیتی مناسبی باید برایش انتخاب شود.

نظرات کاربران

سلام به شما کاربر محترم وبسایت پرشین لیدی، خیلی خیلی خوشحال میشیم اگر نظر خودتون رو درباره مقاله بالا برای ما بنویسید. اما لطفا از موارد زیر پرهیز کنید.

  • از کلماتی چون (عالی بود ، ممنون و ....) استفاده نکنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *